مدرسه مهدیه خنداب

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

شهیدان

10 بهمن 1396 توسط مدرسه مهدیه خنداب

‍ #سیدمجتبی_علمدار
#درادامه_می خوانیم…

✅ از شهید فرزندی هم دارید؟

من و عبدالمهدی 9 سال با هم زندگی کردیم. ریحانه هفت ساله و فاطمه دو ساله یادگاری‌های شهیدم هستند. ریحانه خیلی وابسته به پدرش بود. خیلی با پدرش حرف می‌زد.

✅ در مورد بچه‌ها چه سفارشی داشتند؟

همسرم می‌گفت دوست دارم ریحانه ولایتی بار بیاید. عبدالمهدی عاشق رهبری بود. هر زمان چهره ایشان را نگاه می‌کرد دست بر سینه می‌گذاشت و می‌گفت: جان ناقابلی دارم، فدای رهبر عزیزم.
? ? ?

سفارش کرد که می‌خواهم بچه‌ها را زینب‌وار بزرگ کنید. ان شاء الله حجابشان زینبی باشد. رفتارشان زهرایی باشد. نمونه باشند. یک بار ریحانه تب کرد یک هفته تمام تب داشت. خوب نمی‌شد. به بیمارستان بردم و دارو دادم، تبش پایین نمی‌آمد. نگران بودم تشنج نکند. نمی‌دانستم چه کار کنم. عبدالمهدی قبل‌تر به من گفته بود که کمک خواستی به حضرت زهرا(س) متوسل شو و من را صدا کن. توسل کردم و زیارت عاشورا خواندم. سلام آخر را که دادم، به حضرت زهرا(س) گفتم امروز پنج‌شنبه است و من می‌دانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدی بگویند اگر برای دخترش اتفاقی بیفتد نگوید که من نتوانستم از بچه‌اش نگهداری کنم. آنها امانت هستند دست من. رفتم بالای سر ریحانه ناگهان بوی عطری در خانه پیچید. عطری که هر لحظه زیاد و زیادتر می‌شد. ناگهان من صدای عبدالمهدی را شنیدم. گفت همسرم بخواب من بالای سر ریحانه هستم. خوابیدم وقتی بلند شدم دیدم ریحانه تبش پایین آمده و از من آب می‌خواهد. حس کردم که عبدالمهدی در کنارم است. حسش می‌کردم. همه حرف‌هایم را با عبدالمهدی زدم. او به قولش عمل کرده بود. آمده بود تا کمکم کند، بحق فرموده‌اند که شهدا عند ربهم یرزقونند. بعد از آن شب تا مدت‌ها هر کسی وارد خانه می‌شد متوجه آن بوی خوش می‌شد. لباس ریحانه بوی این عطر را گرفته بود.
✅ حتماً شما طعنه برخی از افراد ناآگاه را شنیده‌اید؟
بله؛ خیلی‌ها به من می‌گویند چرا اجازه دادی که همسرت برود و برای عرب‌ها بجنگد؟ می‌خواهم از همین جا از طریق روزنامه «جوان» پاسخ آنها را بدهم. عبدالمهدی رفت تا از مرز اسلام دفاع کند. رفت تا نامحرمی وارد حریممان نشود. مدافعان حرم می‌روند تا ما در آرامش زندگی کنیم. هدف اصلی تروریست‌ها ایران است. اگر مدافعان حرم نبودند، امروز شاهد جنگ در کرمانشاه و همدان و. . . بودیم. ما آرامشمان را مرهون خون شهداییم و برای همین باید ادامه‌دهنده راهشان باشیم؛ شهدای از صدر اسلام تاکنون

دوستان عکسها متعلق هستند به:
1.همسر وفرزندان شهید عبدالمهدی کاظمی
2.شهید علمدار

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه مهدیه خنداب

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

Random photo

17 ربیع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس